uphold an ordered society
حفظ جامعهای منظم
Meaning: keep social order and safety
حفظ نظم و امنیت اجتماعی
EXP: Some people argue that the death penalty is essential for upholding an ordered society.
برخی افراد معتقدند که مجازات اعدام برای حفظ جامعهای منظم ضروری است.
curb lawless behaviour
مهار رفتاری غیرقانونی
Meaning: stop or control illegal conduct
متوقف سازی یا کنترل رفتار غیرقانونی
EXP: The police will aim to curb lawless behaviour without using excessive force.
هدف پلیس مهار رفتار غیرقانونی بدون استفاده از زور بیش از حد خواهد بود.
be tempted into…
وسوسه شدن به …
Meaning: be persuaded to do sth. unwise or immoral
متقاعد شدن به انجام چیزی نابخردانه یا غیر اخلاقی
EXP: Those at the bottom of society may be more likely to be tempted into a life of crime as a solution to their problems.
آنهایی که در سطح پایین جامعه قرار دارند ممکن است بیشتر وسوسه شوند که به عنوان راه حلی برای مشکلاتشان وارد زندگی تبهکارانه شوند.
juvenile delinquency
بزهکاری جوانان
Meaning: crimes committed by young people
جرایمی که جوانان مرتکب می شوند
EXP: Rates of juvenile delinquency are on the rise.
میزان بزهکاری جوانان در حال افزایش است.
legal age
سن قانونی
Meaning: the age at which a person is allowed to do a particular thing or is held responsible for an action
سنی که در آن شخص مجاز به انجام کار خاصی است یا در قبال یک عمل مسئول شناخته می شود
EXP: Bethany could not get a driver’s license because she was not of legal age.
بتانی نتوانست گواهینامه رانندگی بگیرد زیرا به سن قانونی نرسیده بود.
در این آموزش آکادمی زبان تات مجموعه گستردهای از اصطلاحات کاربردی مرتبط با جرم، قانون و عدالت در زبان انگلیسی را گردآوری کرده است. برای دریافت کلمات و اصطلاحات بیشتر به مقاله کلمات و اصطلاحات مربوط به جرم، قانون و عدالت در آیلتس سر بزنید.
uphold an ordered society
حفظ جامعهای منظم
Meaning: keep social order and safety
حفظ نظم و امنیت اجتماعی
EXP: Some people argue that the death penalty is essential for upholding an ordered society.
برخی افراد معتقدند که مجازات اعدام برای حفظ جامعهای منظم ضروری است.
curb lawless behaviour
مهار رفتاری غیرقانونی
Meaning: stop or control illegal conduct
متوقف سازی یا کنترل رفتار غیرقانونی
EXP: The police will aim to curb lawless behaviour without using excessive force.
هدف پلیس مهار رفتار غیرقانونی بدون استفاده از زور بیش از حد خواهد بود.
be tempted into…
وسوسه شدن به …
Meaning: be persuaded to do sth. unwise or immoral
متقاعد شدن به انجام چیزی نابخردانه یا غیر اخلاقی
EXP: Those at the bottom of society may be more likely to be tempted into a life of crime as a solution to their problems.
آنهایی که در سطح پایین جامعه قرار دارند ممکن است بیشتر وسوسه شوند که به عنوان راه حلی برای مشکلاتشان وارد زندگی تبهکارانه شوند.
juvenile delinquency
بزهکاری جوانان
Meaning: crimes committed by young people
جرایمی که جوانان مرتکب می شوند
EXP: Rates of juvenile delinquency are on the rise.
میزان بزهکاری جوانان در حال افزایش است.
legal age
سن قانونی
Meaning: the age at which a person is allowed to do a particular thing or is held responsible for an action
سنی که در آن شخص مجاز به انجام کار خاصی است یا در قبال یک عمل مسئول شناخته می شود
EXP: Bethany could not get a driver’s license because she was not of legal age.
بتانی نتوانست گواهینامه رانندگی بگیرد زیرا به سن قانونی نرسیده بود.
در این آموزش آکادمی زبان تات مجموعه گستردهای از اصطلاحات کاربردی مرتبط با جرم، قانون و عدالت در زبان انگلیسی را گردآوری کرده است. برای دریافت کلمات و اصطلاحات بیشتر به مقاله کلمات و اصطلاحات مربوط به جرم، قانون و عدالت در آیلتس سر بزنید.