loading...

معلم انگلیسی حرفه ای

بازدید : 45
يکشنبه 2 ارديبهشت 1403 زمان : 23:33

  • multicultural society: جامعه چند فرهنگی

    • The range of TV programmes there is very broad because it is a multicultural society and people of all backgrounds like to watch TV.
      • طیف برنامه های تلویزیونی در آنجا بسیار گسترده است، زیرا جامعه ای چند فرهنگی است و افراد با هر پیشینه ای دوست دارند تلویزیون تماشا کنند.
  • cultural mosaic: آمیزه فرهنگی

    • The UK is a cultural and social mosaic.
      • بریتانیا یک آمیزه فرهنگی و اجتماعی است.
  • disseminate: پخش کردن/ منتشر کردن

    • Temporal hours, which were first adopted by the Greeks and then the Romans, who disseminated them through Europe, remained in use for more than 2,500 years (Cambridge IELTS 8).
      • ساعت‌های زمانی، که ابتدا توسط یونانی‌ها و سپس رومی‌ها پذیرفته شدند و بعد آنها را در سراسر اروپا پخش کردند، بیش از 2500 سال همچنان مورد استفاده بودند. (کمبریج آیلتس 8)
  • mainstream: جریان غالب، روند کلی

    • What they are certainly not finding, however, is any change in attitude of mainstream scientists (Cambridge IELTS 8).
      • با این حال، آنچه آنها مطمئناً بدان دست نمی‌یابند، هر گونه تغییر در نگرش اکثریت دانشمندان است. (کمبریج آیلتس 8)
  • be customary: مرسوم بودن

    • In the UK a handshake is customary when a person is introduced to somebody new.
      • در انگلستان، وقتی فردی به فرد جدیدی معرفی می‌شود، دست دادن مرسوم است.

در فرایند یادگیری زبان انگلیسی، یادگیری اصطلاحات کاربردی موضوعات مختلف نقش مهمی را ایفا می کند. در مقاله کلمات و اصطلاحات مربوط به فرهنگ Culture در آیلتس آکادمی زبان تات مجموعه گسترده‌ای از اصطلاحات کاربردی مرتبط با فرهنگ در زبان انگلیسی را گردآوری کرده است.

  • multicultural society: جامعه چند فرهنگی

    • The range of TV programmes there is very broad because it is a multicultural society and people of all backgrounds like to watch TV.
      • طیف برنامه های تلویزیونی در آنجا بسیار گسترده است، زیرا جامعه ای چند فرهنگی است و افراد با هر پیشینه ای دوست دارند تلویزیون تماشا کنند.
  • cultural mosaic: آمیزه فرهنگی

    • The UK is a cultural and social mosaic.
      • بریتانیا یک آمیزه فرهنگی و اجتماعی است.
  • disseminate: پخش کردن/ منتشر کردن

    • Temporal hours, which were first adopted by the Greeks and then the Romans, who disseminated them through Europe, remained in use for more than 2,500 years (Cambridge IELTS 8).
      • ساعت‌های زمانی، که ابتدا توسط یونانی‌ها و سپس رومی‌ها پذیرفته شدند و بعد آنها را در سراسر اروپا پخش کردند، بیش از 2500 سال همچنان مورد استفاده بودند. (کمبریج آیلتس 8)
  • mainstream: جریان غالب، روند کلی

    • What they are certainly not finding, however, is any change in attitude of mainstream scientists (Cambridge IELTS 8).
      • با این حال، آنچه آنها مطمئناً بدان دست نمی‌یابند، هر گونه تغییر در نگرش اکثریت دانشمندان است. (کمبریج آیلتس 8)
  • be customary: مرسوم بودن

    • In the UK a handshake is customary when a person is introduced to somebody new.
      • در انگلستان، وقتی فردی به فرد جدیدی معرفی می‌شود، دست دادن مرسوم است.

در فرایند یادگیری زبان انگلیسی، یادگیری اصطلاحات کاربردی موضوعات مختلف نقش مهمی را ایفا می کند. در مقاله کلمات و اصطلاحات مربوط به فرهنگ Culture در آیلتس آکادمی زبان تات مجموعه گسترده‌ای از اصطلاحات کاربردی مرتبط با فرهنگ در زبان انگلیسی را گردآوری کرده است.

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 41

درباره ما
موضوعات
اطلاعات کاربری
نام کاربری :
رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • لینک دوستان
    آرشیو
    خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    <
    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 42
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 47
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 205
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1158
  • بازدید ماه : 2425
  • بازدید سال : 3120
  • بازدید کلی : 3405
  • کدهای اختصاصی